خودتون قضاوت کنید... چقدر باهاش رفیقین؟؟

ارسال  شده توسط  مهدی خدمتگذار در 88/2/19 5:0 عصر

چقدر خنده داره که یک ساعت عبادت به درگاه الهی دیر و طاقت فرسا می گذره ولی 90 دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد می گذره!

چقدر خنده داره که 100 هزار تومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه اما وقتی که با همون پول به خرید میریم کم به چشم می یاد!

چقدر خنده داره که یک ساعت عبادت در مسجد یا نمازخانه طولانی به نظر میاد اما یه ساعت فیلم دیدن به سرعت میگذره!

چقدر خنده داره که وقتی میخوایم عبادت کنیم  هرچی فکر می کنیم چیزی به فکرمون نمی یاد تا بگیم اما وقتی که میخوایم با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم!

چقدر خنده داره که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمان به وقت اضافه می کشه لذت می بریم و از هیجان تو پوست خودمون نمی گنجیم اما وقتی که مراسم دعا و خطابه و نیایش طولانی تر از حدش می شه شکایت می کنیم و آزرده خاطر می شیم.

چقدر خنده داره که خوندن یه صفحه از قرآن یا کتاب مفاتیح سخته اما خوندن 100 صفحه از پرفروشترین رمان دنیا آسونه!

چقدر خنده داره که سعی می کنیم ردیف جلو صندلی های یک کنسرت یا مسابقه رو رزرو کنیم اما به آخرین ردیف یک مکان مذهبی مثل نمازخانه یا مسجد تمایل داریم!

چقدر خنده داره که برای عبادت و کارهای مذهبی هیچ وقت زمان کافی در برنامه روزمره خود پیدا نمی کنیم اما برای بقیه برنامه ها رو سعی می کنیم تو آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم!

چقدر خنده داره که شایعات روز نامه ها رو به راحتی باور می کنیم اما سخنان ائمه و قرآن رو به سختی باور می کنیم!

چقدر خنده دار که همه مردم می خوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد پیدا کنند و یا کاری در راه خدا انجام بدن به بهشت برن!

چقدر خنده داره که وقتی جوکی رو از طریق پیام کوتاه و با ایمیل به دیگران ارسال می کنید به سرعت آتشی که در جنگلی انداخته شود همه جا را فرا می گیرد اما وقتی که سخن و پیام الهی رو می شنوید دو برابر در مورد گفتن و یا نگفتن اون فکر می کنید!

دارید فکر می کنید؟

این حرفا رو به گوش بقیه هم برسونید و از خداوند سپاس گزار باشید که او خدای اعلی و دوست داشتنی است.

 


سلام و آرزوی خوشبختی و سعادتمندی برای شما

ارسال  شده توسط  مهدی خدمتگذار در 88/2/16 1:44 عصر

بسم الله النور....

سلام به همه عزیزانی که اولین نوشته این حقیر رو مطالعه می کنند . آرزوی توفیق و سلامتی و بهروزی برای تمامی شما عزیزان رو از درگاه ایزد منان خواستارم.امید دارم تا بتونم نویسنده خوبی باشم.گرچه هنوز در حال گذراندن دوره ابتدایی چرند نویسی هستم.البته این خزعبلاتی که در آینده ممکنه بنویسم رو بگذارید به حساب حال ناخوشم.

برای اون هم آرزو می کنم زودتر بهتر بشم و از این حال و احوال در بیام... اما از فرصتی که بدست اومده باید خوب استفاده کرد و خوب نوشت..تمام نوشته های خوبم رو همین الان تقدیم می کنم به روح عزیزانی که به خواست خدا از دست دادم.... و امید دارم که اگر خدا صلاح بدونه و بالاخره بیخیال ما بشه، بتونم زودتر ببینمشون...گرچه بعید می دونم بتونم ببینمشون به این زودیا.....به هر حال خوشحالم از آشنایی با شما و سعی میکنم از این نوع نوشته ها دیگه ننویسم..

مخلص همه شما

سید مهدی